×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× tarikh-matalebe ejtemaai-etelaat omomi
×

آدرس وبلاگ من

payman-khorasani.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/payman_m

خسرو و شیرین

عاشقی خسرو و شیرین -شیرین و فرهاد

خسرو، همان خسرو پرویز پادشاه ایران است که در ایام جوانی با دیدن تصویرشیرین ، دختر ملکه ارمنستان به او علاقه مند شد و از او خواستگاری کرد. شیرین قبل از جواب دادن به خسرو،برای تحقیق و شناختن خسرو به ایران آمد و همراه خدمتکاران و محافظان وغیره درکنار کوه بیستون(نزدیک کرمانشاه) اتراق کرد. در طول اقامت شیرین در ایران، فرهاد، جوان سنگتراش ایرانی برای شیرین سنگتراشی میکرد و شیرین گاها برای نظارت بر کارش به او سر می زد. بعد از مدتی فرهاد یک دل که نه، صد دل عاشق شیرین شد.فرهاد علاقه و عشق خودرا به شیرین گفت وگفت بدون شیرین می میرد.شیرین به فرهاد گفت که خسروپرویز پادشاه نیز عاشق وخواستگاراوست.فرهاد نزد خسرو رفت و عشق وعلاقه خود به شیرین را برای خسرو توضیح داد وازاو خواهش کرد که کنار بکشد وبه او اجازه بدهد که با شیرین ازدواج کند خسرو به فرهاد گفت قصد دارد جاده ای در مسیر کوه بیستون بزند لذا اگر فرهاد بخشی از کوه بیستون که در مسیر جاده قرار دارد را بتراشد خسرو از عشق شیرین دست می کشد واو می تواند با شیرین ازدواج کند.فرهاد قبول کرد وبه امید وعشق رسیدن به شیرین شروع به کندن و تراشیدن کوه بیستون کرد.فرهاد شب و روز کوه را می کند ومی تراشید ودر مدح شیرین شعرمی خواند.شیرین نیزهر چندگاه همراه ندیمه هایش به فرهاد سر می زد.فرهاد همچنان کوه بیستون را می کند و می تراشید،کم می خوابید،غذا کم می خورد تا آنکه بعد از چند ماه ضعیف و ضعیفتر شد و بعد از مدتی رنجور گشت و جان سپرد.شاعر می گوید:

دیشب صدای تیشه فرهاد از بیستون نیامد     شاید که به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد.  

شنبه 5 شهریور 1390 - 8:52:57 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

12274 بازدید

14 بازدید امروز

1 بازدید دیروز

20 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements